Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-04-28@05:38:15 GMT

عارفی که خود را خیلی تحویل می‌گرفت!

تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۲۴۴۷

عارفی که خود را خیلی تحویل می‌گرفت!

عارف قزوینی خود را فردی می‌خواند که مادر ایران قرن‌ها مانند او را نخواهد آورد و می‌گوید: « اگر من هیچ خدمتی به موسیقی و ادبیات ایران نکرده باشم، وقتی تصنیف‌های وطنی‌ساخته‌ام که ایرانی از ده‌هزار نفر یک‌نفرش نمی‌دانست وطن یعنی چه؟»

به گزارش ایران اکونومیست، «ابوالقاسم عارف قزوینی» شاعر و تصنیف‌ساز پرآوازه، در طول عمرش از ۱۲۵۹ تا ۱۳۱۲ شمسی، با سرودن تصنیف‌های مختلف، در روزهای پرآشوب جامعه تاثیر زیادی داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۸۹ سال از درگذشت او می‌گذرد. عارف را بیشتر با تصنیف «خون جوانان وطن» می‌شناسند. منقدان او  را شاعر ملی می‌خوانند؛ سعید عظیمی که رساله دکتری‌اش «تصحیح دیوان عارف قزوینی و تحقیق در احوال وی» بود، درباره عارف می‌گوید: او شخصیتی عبوس، عصیانگر و پرخاشگر داشت، در دوره‌ای متجاهرانه زیست، بی‌محابا عشق ورزید، در پایتخت با آرزوهایی خروشان همگام جنبشِ آزادی‌خواهی شد. زندگانی پُرتلاطمی داشت. شاعری بود که به‌سرعت دل می‌باخت و با شتابی غافلگیر کننده رشته عُلقه‌های ‌آشکار و نهان را پاره می‌کرد. شادی‌هایش زودگذر بود، جهان را از دریچه فاجعه نگاه می‌کرد و با کلمه «رضایت» بیگانه بود. تصنیف‌ساز یگانه‌ای بود؛ اما شاعر بزرگی نبود. شخصیتش مهم‌تر از شعرش بود. شعرش هرگز قوّت کلام بهار و ایرج را نداشت؛ اما هیچ‌کس نتوانست مانند او تارهای قلوب میهن‌پرستان را به ارتعاش درآورد. او به‌حق صدای عصر مشروطه است.» 

عبدالعلی دستغیب  در شماره چهارم مجله «پیام نوین» در سال ۱۳۳۹ درباره او می‌نویسد:« عارف حدود سال ۱۳۰۰  هجری قمری در قزوین زاده شد. پدرش ملاهادی نام داشت که به وکالت مجلس هم رسید. عارف از دوران کودکی در اثر مراقبت به پدرش در خط  و موسیقی، تحصیل و پیشرفت کرد. در ۱۴ سالگی مرحوم حاج صادق خرازی به مدت ۴ ماه تحصیل موسیقی کرد. صدایش خوب و آنطور که خود می‌گوید: «دارای حنجره داوودی بود».

عارف از پدرش خوب گویی نمی‌کند: «می‌توانم بگویم نطفه به من به بدبختی بسته شد، برای آن‌که از زمان طفولیت که در کنف حمایت و تربیت پدر و مادر زندگانی می‌کردم، به جهت خصومتی که مابین پدر و مادر آن از اول عمر بوده است، من و سایر برادرهایم همیشه مثل آن بود که میان دو ببر خشمگین زیست و زندگانی می‌کردیم. یاد ندارم اسم پدرم را به خیر  وخوبی برده باشم یا آن‌که از برای او طلب آموزش کرده باشم و تمام بدبختی‌های خود را در دوره زندگانی از او می‌دانم.»

 پدرش برای استفاده مادی او را به شغل روضه‌خوانی وادار کرد. دو،سه سال در پای منبر مرحوم میرزا حسن مشغول روضه‌خوانی بود و سپس دوستان پدرش بر سرش عمامه گذاشتند. عارف در این دوره زندگانی، پس از خواندن گلستان سعدی، به کلیات سعدی راغب می‌شود و به تقلید از قصاید و غزلیات سعدی شعر می‌سازد. شعری که مطلع آن نقل می‌شود در  ۱۶ یا ۱۷ سالگی ساخته است:

باز از افق هلال محرم شد آشکار/ باز ابر گریه خیمه فکن شد به جویبار

عارف در قزوین یک ماجرای عاشقانه پیدا می‌کند و در اثر حوادثی که از این رهگذر به وقوع می‌پیوندد، اجبارا به تهران می آید. در تهران  عارف در گیرودار مبارزات احزاب و آزادی‌خواهان که پایتخت ایران را از جوش و خروش و عصیان لبریز می‌کرد، شرکت کرده و با ایرج میرزا، ملک الشعرا بهار، میرزاده عشقی و سایر شاعران و روزنامه‌نگاران وطن‌دوست آشنا شد و چون از ریاکاری و عوام فریبی و استبداد متنفر بود، تحت تاثیر احساسات و هیجانات ملی، آهنگ‌ها سروده‌ها و غزلیات و تصنیف‌های موثر سرود و به وسیله کنسرت و روزنامه و پخش اشعار خویش سعی می‌کرد که مردم را از خمودی و سستی نجات بدهد و آن‌ها را به سرنوشت مملکت علاقه‌مند سازد.  

بیشتر بخوانیم:

از جعل شعرهای عارف قزوینی تا مقاله‌سازی در دانشگاه‌ها

درباره «از خونِ جوانان وطن» بیشتر بدانیم

 او از زمره اشخاصی بود که چون سری پرشور دارند، در پیشاپیش گروه‌ها و قشرهای اجتماعی قرار می‌گیرند و چون از ستم و بدی‌ها زود افسرده می‌شوند، نسبت به همه‌چیز احساس دشمنی و نفرت می کنند و با آن‌که قلبا انسان‌های بدخواهی نیستند، طرفدار طغیان و خراب کردن همه‌چیز می‌گردند. عارف از این‌که هنر وی را نمی‌شناسند سر به شوش برمی‌دارد و به مردمی که قدر هنرمند را نمی‌داند می‌تازد و می‌گوید: « ایران هنرور را به ذلت اندر آرد.»

 عارف آزاده و صمیمی و حساس بود و چون  هم در زندگی اجتماعی و هم فردی و عشقی شکست خورده بود، به‌ناچار می‌گفت:

محیط گریه و اندوه و غصه و محنم/ کسی که یک نفس آسودگی ندید منم/ چو شمع آب شدم بسکه سوختم، فریاد/ که دیگران نه نشستند پای سوختنم

حساسیت شدید عارف و وقایع ناگوار ایام زندگانی‌اش دست به دست هم داده  و او را به گله و شکایت وا می‌دشت. گاه این رنج و اندوه طوری بود که او را نسبت به همه‌چیز و همه‌کس بدبین و خشمگن می‌ساخت. در این باره خودش می‌نویسد: «ای داد و بیداد که من موفق نشدم آنچه را که می‌دانم بر روی کاغذ آورده و یک کتاب نفیس پرقیمتی از خود به یادگار بگذارم. صد هزار افسوس که غیر از این هم آرزویی که قابل ذکر باشد ندارم و این آرزو را حتما به‌گور خواهم برد. من یک ایرانی پاک و بی‌آلایش بوده و هستم که به هیچ‌چیز جز وطنم علاقه‌ندارم. من کسی هستم که آرزو می‌کنم در خاکستر تون حمامم بخوابم ولی ملتم شریف و بزرگوار و مملکتم آباد باشد.

من اگر علاقه به خودم داشتم کارم به اینجا نمی‌کشید که با سه‌تا سگ و یک زن بدبخت که کارهای داخلی و خارجی مرا تنها او بایستی اداره کند، حتی حالا هم که خودم خوابیده‌ام او به پستخانه برود و در یک گوشه همدان به سخت‌ترین وضعی روزگارم بگذرد.

من یک آدم عاجر و بی دست و پا نبودم که نتوانم برای خود یک زندگانی بهتر از این تدارک کنم. ممکن بود با پول دوسه نمایش، یک دِه ییلاقی برای امروز خود خریده و محتاج کسی نباشم. من یک‌ آدم بی‌انصاف خودستایی نیستم ولی بدانید من که زود می‌میرم اما مادر ایران قرن‌ها مانند من پسری به وجود نخواهد آورد، زیرا طبیعت چهار پنج‌چیز به من داده که یحتمل در گذشته و آینده همه آن‌ها را به یک‌نفر نداده و نخواهد داد. خیلی به ندرت واقع می‌شود که یک نفر هم استاد موسیقی باشد، هم خواننده بی‌نظیر، هم اول آهنگساز یعنی مبتکر در آهنگ، هم شعر ساز و هم گذشته از همه این‌ها قدری علاقه‌مند به وطنش باشد که جان خود را در راه آن این‌طور تمام کند، بدون این‌که به قدر سر مویی آرزوی مقام و مرتبه‌ای داشته باشد.»

عارف در سال ۱۳۰۳ شمسی از زندگانی اجتماعی کناره گرفت و دیگر حادثه مهمی در زندگی‌اش رخ نداد و تا اواخر عمر در همدان بود. در پنج‌شش سال آخر به شدت مریض شد و سرانجام در دوم بهمن ۱۳۱۲ با وجود مراقبت‌هایی که دکتر بدیع (بدیع الحکمای سابق) از او می‌کرد، بدرود زندگانی گفت.

دستغیب در بخش دیگری از این مقاله به تصنیف‌های عارف اشاره می‌کند و می‌گوید: «عارف روزی شروع به تصنیف‌سازی کرد که مردم خیال می‌کردند تصنیف فقط اختصاص به محافل بزرگان دارد و  مناسبات عشقی و عیش و عشرت آنان را باید شرح دهد. قبل از او میرزا علی‌اکبر شیدا جهت تازه‌ای به تصنیف سازی داده بود و در این‌کار پیشرو عارف می‌بود. همان‌طور که خود عارف می‌نویسد: « از بیست سال قبل مرحوم میرزا علی‌اکبر شیدا که حقیقت درویشی را دارد، تغییراتی در تصنیف داد و اغلب تصنیفاتش دارای آهنگ‌های دلنشین بود و مختصر سه‌تاری هم می‌زد» و بعد اضافه می‌کند«اگر من هیچ خدمتی به موسیقی و ادبیات ایران نکرده باشیم، وقتی تصنیف‌های وطنی‌ساخته‌ام که ایرانی از ده‌هزار نفر یک‌نفرش نمی‌دانست وطن یعنی چه؟ تنها تصور می‌کردند وطن شهر یا دهی است که انسان در آن‌جا زائیده شده باشد. من آن روز شعر و سروده‌های وطنی ساختم که دیگران در فکر خودسازی بودند و کار شعر و شاعری به افتضاح کشیده بود.»

 عارف با اطلاعی که از موسیقی و علاقه‌ای که به  وطن داشت مخترع و مبتکر ترانه‌سازی و تصنیف‌های ملی در ایران گشت و مقام سرود و ترانه را به جایی رسانید که از آن پس ترانه و سرود و تصنیف نیز جزء انواع ادبی محسوب شد و رونق یافت.  البته اشعار و ترانه‌های عارف دارای شور و احساس زیاد است ولی غالبا فاقد انسجام و رسائی و شیوایی بوده و دور از سنت‌های زبان است. خود عارف منکر نیت که «قلت بضاعت علمی» داشته و در نتیجه نداشتن قواعد زبان و عدم احاطه به آثار استادان سخن اشعارش یکدست نیست.»

 عارف از کسانی بود که منعکس کردن احساس عمومی را بر توصیف حیات خصوصی ترجیح می‌دهند و صمیمیت و شیدائی و عشق خود را با عشق وطن و مردم زاد و بوم  خویش در هم می‌آمیزند. اگرچه در زندگانی خصوصی این شاعر نکات مورد انتفاد فروان است و جای خرده‌گیری باقی است ولی باید دانست که خدمات وی آن اندازه هست که جبران لغزش‌های حیات خصوصی وی را بنماید.

رضازاده شفق در این باره می‌نویسد: «عارف همه آن شخص غم‌آلود افسرده دل شیدایی نیست که ما می‌بینیم. بلکه در ورای این هیکل حزن و الم، یک روح عشق صمیمتی نیز موجود است که چهره پاک آن با مختصر ایرادی غبار انگسار گیرد. اصلا خود عارف آنچه قولا و فعلا دشمنی ممکن بوده در حق خود روا داشته و در واقع در این خصوص حقی برای دیگران باقی نگذاشته است و گمان دارم عارف برای خودش دشمنی بزرگ تر از خودش نداشته باشد».

 در بخش دیگری از این مقاله عنوان شده است: با مطالعه اشعار عارف صرف‌نظر از وصف مسائل و جنبه‌های اجتماعی بیان دقیق حالات روحی و نگرانی‌های انسانی دیده می‌شود و گو این‌که عارف تحصیلات مربی نداشته اشعار تازگی و طراوت خاصی دارد و گاهی غزل‌های او غزلیات سعدی و حافظ را فرایاد می‌آورد، زیرا عارف این دو شاعر را بیشتر دوست می‌داشته و بیشتر می‌خوانده است.

عارف چون موسیقی می‌دانست در انتخاب کلمات حسن سلیقه به خرج می‌داد و اغلب قصاید و غزلباتس مانند بلور صاف و تراشیده و بیشتر فاقد صنایع لفظی و  کلمات ثقیل و ترکیبات مخصوص عربی است و به این سبب روان و دانشین است.

عارف نوع غزل را که بیشتر وقف وصف حالات شخصی و عشقبازی و شاهد بازی است، به بیان مسائل اجتماعی و ملی تخصیص داده و توانسته است احساسات شخصی خود را به درک اجتماعی بیامیزد و در شعر فارسی تجددی ایجاد کند.

 توجه به مسائل اجتماعی در اشعار عارف دیده می‌شود اما یکی از جنبه‌های فکری و ذوقی عارف مبارزه با خرافات و زاهدان ریایی است.

ستایش عارف از عشق بسیار زیاد و طبیعی است و در آن توصیف دلسوزانه‌ای از عشق و رنج خویش می‌کند، ولی همیشه این عشق متوجه زیبارویان و پری‌رخان شهر نیست بلکه بیشتر اوقات این عشق متوجه وطن و مردم ایران است و او تا حد جان ایران را دوست می‌دارد وبه این دوستی  افتخار می‌کند و آینده این مرز و بوم و خوشبختی مردم امیدوار است:

بدان‌که مملکت داریوش و  کشور جم/ به دست فتنه بیگانه نخواهد ماند

از مشخصات دیگر بعضی اشعار عارف مطایبه و طنزی است که در آن‌ها نهفته است و در این اشعار فحش و ناسزا و  هجو و شوخی و بذله‌گویی هم هست و گاهی این ناسزاها آن‌قدر زننده است که به جای آن‌ها در شعر چند نقطه گذاشته شده است. »

 

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: عارف قزوینی

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: عارف قزوینی عارف قزوینی یک نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۲۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود/ در برابر مخالفین با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد

رئیس قوه قضائیه گفت: شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود و در برابر مخالفین و کسانی که دارای نقطه‌نظرات متفاوت بودند با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد و سعی داشت همه اَقوال را استماع کند، اما در میدان مباحثه، جدی و قوی و زمان‌شناس و مخاطب‌شناس بود.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای امروز شنبه (هشتم اردیبهشت) طی سخنانی در در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد شهید مطهری، ضمن گرامیداشت ایام سالگرد شهادت علامه شهید مطهری و همچنین روز معلم اظهار کرد: شهید مطهری شخصیتی دارای ایده‌های نو و مکتب فکری بود و افکارش جهانشمول و مختص و قابلِ استفاده برای همه طبقات و اقشار بود. پدر من نیز که یک کشاورز روستایی بود در محیط زندگی خود با وجود فقدان وسایل ارتباط جمعی، آثار شهید مطهری را تهیه و مطالعه کرده بود.

رئیس قوه قضائیه در ادامه با تبیین و تشریح ابعاد شخصیتی و علمی شهید مطهری، گفت: شهید مطهری به واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود و در برابر مخالفین و کسانی که دارای نقطه‌نظرات متفاوت بودند با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد و سعی داشت همه اَقوال را استماع کند، اما در میدان مباحثه، جدی و قوی و زمان‌شناس و مخاطب‌شناس بود.
 
رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: شهید مطهری دردِ دین و مردم را داشت و این امر از ناحیه او منحصر به جغرافیای ایران نبود؛ شهید مطهری در مقطعی موضوعِ حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم متجاوز و غاصب صهیونیستی را مطرح کرد که شاید هنوز چنین تفکری در جهان اسلام و در میان آزادی‌خواهان دنیا نُضج و استحکام نیافته بود.
 
رئیس عدلیه اظهار داشت: شهید مطهری با تحجر و خرافات و التقاط و انحراف، ستیز داشت و پهلوان میدان مبارزه با متحجرین، التقاطی‌ها و معاندین و مارکسیست‌ها بود  و زمانی که دشمنان پی بردند توانایی رویارویی فکری و کلامی با شهید مطهری را ندارند، دست به ترور او زدند. در واقع دشمنان فهمیدند که مطهری علیه مطامع دنیوی آنهاست و خریدنی و قابل نفوذ نیست؛ لذا تنها راه را در ترور این شخصیت والامقام دیدند.
 
حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای بیان داشت: امروز باید پاسدار ارزش‌هایی باشیم که شهید مطهری جان خود را در راه آن‌ها فدا کرد؛ ایشان در برابر انحراف و التقاط و تحجر و خرافات و ترویج ضدارزش‌ها، سینه سپر کرد و مجاهدانه به تبیین‌گری علیه این مقولات پرداخت؛ ما نیز امروز باید همین مسیر مستقیم را ادامه دهیم و اجازه ندهیم این امور مذموم در جامعه رواج یابند. بیش و پیش از همه، ما کارگزاران نظام در این راستا مسئولیت و وظیفه داریم و باید تدابیری اتخاذ شود که اندیشه‌های شهید مطهری در کلیه دستگاه‌های حکومتی، ساری و جاری شود.
 
رئیس دستگاه قضا افزود: امروز یکی از مسائل مهم کشور و مردم ما، مقوله عفاف و حجاب است؛ شهید مطهری شخصیتی است که در این زمینه حرف برای گفتن دارد و نقطه‌نظراتش در این حوزه بسیار اثرگذار و راهگشاست؛ لذا باید از اندیشه شهید مطهری در این بخش استفاده تمام و کمال شود.
 
رئیس عدلیه در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرد: باید توجه داشت که برخی مسائل نیازمند کار فرهنگی و اقناعی و تبیینی است و صرفاً نمی‌توان با رویکرد سلبی و امنیتی، در قبال آن‌ها عمل کرد؛ در عین حال باید توجه داشت که رویکرد سلبی هم در محل خودش باید به کار گرفته شود و در مواردی اتخاذ چنین رویکردی نیز لازم است، اما چنانچه از مقولات فرهنگی و تبیینی در قبال برخی مسائل غفلت شود، کار ناقص می‌ماند و این نکته‌ای است که ما کارگزاران نظام همواره باید مدنظر قرار دهیم.
 
رئیس قوه قضائیه با اشاره به نقطه‌نظرات فقهی و حقوقی و قضایی شهید مطهری گفت: شهید مطهری در حوزه مقولات فقهی و حقوقی و قضایی نیز دارای تأملات و نقطه‌نظراتی بودند که متأسفانه کمتر به این مقوله پرداخته شده است و شاید در این زمینه کوتاهی و غفلت از ما و شما اعضای ستاد بزرگداشت شهید مطهری بوده است؛ علی‌ایحال ما آمادگی داریم که نماینده‌ای را برای عضویت در این ستاد معرفی کنیم و هر چه بیشتر از آراء و اندیشه‌های شهید مطهری برای پیشبرد امور خود وام بگیریم.
 
قاضی‌القضات در ادامه این نشست با اشاره به پیشنهاد مطرح شده از جانب «علی مطهری» مبنی بر بکارگیری مجازات «تشهیر» در قبال مرتکبان جرائم خشن، گفت: در ابتدا باید تاکید کنم که قوه قضائیه و شخصِ من با شفافیت و برگزاری دادگاه‌های علنی (به استثنای مواردی که قانون اساسی منع کرده است) کاملاً موافق هستیم.

اژه‌ای گفت: مجدانه معتقدیم که باید برخورد بازدارنده‌ای را در قبال متعرضین به جان و مال و عِرض مردم و بیت‌المال صورت داد؛ اگر چه بر انجام اقدامات و برنامه‌های آموزشی و بازاجتماعی کردن مجرمین و محکومین تاکید داریم، اما بر این مقوله نیز اصرار داریم که نمی‌توان امنیت و آرامش مردم را رها کرد و اجازه داد هر کس دست به هر کاری بزند.
 
رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: یکی از اقدامات بازدارنده در قبال مجرمین، معرفی و شناساندن آن‌ها به جامعه به عنوان یک مجرم است؛ در اثر این اقدام، نوعی بازدارندگی در خودِ فردِ مجرم ایجاد می‌شود تا به سمت جرم و جنایت نرود و حتی خانواده او نیز به کمک جامعه و دستگاه‌های مسئول می‌آید. در عین حال باید توجه داشت که همه قوا و دستگاه‌های حکومتی از جمله قوه قضائیه باید ملتزم به قانون باشند و در حال حاضر قانون به ما اجازه این امر را نداده است. البته برخی اشخاص می‌گویند اگر به مجلس برویم، این موارد را به قانون تبدیل می‌کنیم؛ ما در قوه قضائیه از این امر استقبال می‌کنیم و حتی پیشنهاداتی را در برخی از این موضوعات داشتیم و داریم. علی‌ایحال تاکید می‌کنم که هر موردی که به قانون تبدیل شد قوه قضائیه ملتزم به انجام آن است.
 
رئیس دستگاه قضا افزود: نمی‌خواهم بگویم همه موارد، اما برخی موارد که برای جامعه مضر هستند را تاکید داریم که مرتکبین آن‌ها در زندان بمانند و به تناسب جرم‌شان و وفق قانون، مجازات سنگین‌تر شوند. البته افرادی نیز ممکن است فریب خورده باشند و اظهار ندامت کنند و حتی اگر به زندان بروند و یا در زندان بمانند نیز تبعات بدتری متوجه آن‌ها باشد، تاکید ما در اینگونه موارد اِعمال ارفاقات قانونی است؛ اما تاکید مؤکد داریم عناصر اصلی که برای جامعه مضر هستند نباید مشمول ارفاق شوند.  
 
رئیس عدلیه با اشاره به مقوله سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن نیز گفت: ما صددرصد معتقد به لحاظ سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن هستیم؛ البته در مواردی برای اجرای این مهم، با محدودیت‌هایی به جهت نیرو و حتی زمانبندی‌های قانونی مواجه‌ایم. باید تاکید کنم که در سندِ روزآمد‌شده‌ی تحول قضایی نیز برای برخی از این امور پیش‌بینی‌هایی شده است و سندِ مزبور این انعطاف و قابلیّت را برای اصلاح و تکمیل شدن نیز دارد، لذا بار دیگر از همه نقادان و صاحبنظران دعوت می‌کنیم که با مطالعه این سند، نقطه‌نظرات خود را در قبال آن ارائه کنند.

دیگر خبرها

  • تربیت فضلای دین توسط ماموستا فخری از حسنات ماندگار دفتر زرین زندگانی آن عالم فقید است
  • شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود
  • شهید مطهری به واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود
  • شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود/ در برابر مخالفین با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد
  • شوک دوباره گربه‌سیاه به پرسپولیس!
  • معاون رئیس‌جمهور: ۵۰۰ هزار خانه تحویل متقاضیان شد
  • مختومقلی فراغی از محورهای وحدت در گلستان است
  • دونماینده استان درجام حذفی فوتبال فردا به میدان می‌روند
  • عارف آقاسی مشکلی برای حضور در بازی با ذوب‌آهن ندارد
  • استعلام مهم تراکتور منفی شد